loading...
آرزوها
حسام رمضانی بازدید : 208 سه شنبه 08 تیر 1389 نظرات (0)

 

 

 

در زمان آفرینش بهر تن

روز اول تا ششم شد وقف زن

 

گفته آمد از ملائک خالقا

کین زمان بهر چه میخواهی خوتن

 

گفت پاسخ خالق هر مرد و زن

نیستی آگه  ز پیغام  سخن

 

در پی این خلقت مخلوق خلق

هست رازی تا بدانی قدر من

 

هست جنسی از لطافت توامان

با زمختی  صبور  ریشه کن

 

واجد آغوش باز هر دمی

میکشاند هر چه می آید کهن

 

خواه یک زخم ز زانوی بدن

خواه صد ها کودک بیمار تن

 

گشت گاهی از سخن بس منقلب

گفت یارب جمله با دست  میزنن؟

 

داد پاسخ یارب عالی سرشک

دست آری آنچه میخواهد بدن

 

گفت آنی آن ملک کین یاربا

چکه می آید ز چشمانش ز ظن

 

گفت خالق اشک آری آنچه زن

بهر درد و عشق و رنجش میکشن

 

اعتقادش میخرامد از سخن

جنگ آری جنگ می آید ز زن

  

هر زمان بهر شگفتی میدهد

مرد عیاروطبیب و پنبه زن

 

در فداکاری مثال از زن نبود

نیست آری در سراپای وطن

 

عشق لاشرطش سراسر در جهان

مطلق و بی انتها مرهم  بزن

 

از میان جمله های حسن او

میتراود نقص والا از سمن

 

یاد میراند ز افکارش دمی

ارزش  والا ی زن بودن ز زن

 

آی مردان سراسر در غرور

مادران بی خبر از فیض زن

 

هر چه می آید جهان  ،از مادران

از زنان جمله در پیکار تن

 

این  جهان و چرخه ی چرخ فلک

هست آری از وجود هر چه زن

 

زن ازل را با سرشتش  کرده پاک

هر چه آمد هر چه می آید ز زن

 

قاصرم از وصف زن در این جهان

دست میبوسم دست هر زن هرچه زن

 

آرزو

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 10
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1
  • بازدید ماه : 1
  • بازدید سال : 7
  • بازدید کلی : 1,291